جلیل اقا محمدی _فعال فرهنگی

جلیل اقا محمدی همدانی _حوزه شهدا

جلیل اقا محمدی _فعال فرهنگی

جلیل اقا محمدی همدانی _حوزه شهدا

جلیل اقا محمدی _فعال فرهنگی

به نام خدا.
سایت اختصاصی جلیل آقامحمدی همدانی، فعال فرهنگی. متولد ١٣۵٢ روستای گنبد توابع بخش مرکزی همدان، مدیر اجرایی کانون فرهنگی رهپویان شهدای جهان اسلام (مجمع جهانی خادمین شهدا) و دبیر کمیته مذهبی انجمن خبرنگاران و روزنامه نگاران استان بوشهر،
در راستای لبیک به ندای ولی امر مسلمین امام خامنه ای حفظ الله، وارد مقابله با بدخواهان و معاندان نظام اسلامی شده و با نگارش مقالات و برگزاری جلسات بصیرتی نقش خود را ایفا می نماید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
  • ۰
  • ۰
تبیین گام دوم انقلاب اسلامی_ سبک زندگی/ قسمت سوم . مطالعه فرمایید. 💠تبیین گام دوم انقلاب اسلامی_قسمت سوم 📌سبک زندگی *پی ریزیهای اسلام._٣ تاثیر محیط.. محیط از عوامل بسیار مهم سازنده ى منش هر فرد است. و منظور همه محیط هایی است که فرد از اغاز تا پایان زندگی ، در ان به سر برده است . چون محیط خانه ، اموزش و پرورش ، کار ، معاشرتهای فردی و سرانجام اجتماعی. وضع ظاهر ، طرز گفتار و رفتار ، پوشاک ، وحتی سلامت و دانش و بسیاری از جنبه های دیگر منش انسان ، تابع محیط است. به ویژه کودک ، که همچون نهال نورس می باشد. همچنان که رشد و بالیدن و ثمر دادن نهال ، وابسته است به اینکه در کجای بوستان و باغ قرار گیرد و چقدر از افتاب بهره برد و چه اندازه ، اب به ان برسد ، و چگونه و از چه منبع ، ابیاری شود ، کودک نوپا نیز از عوامل محیطی خود ، بسیار تاثیر پذیر است ، و بلکه بسیار تاثیر پذیرتر . اسلام ، به این نکته ی حساس نیز ، بسیار توجه دارد . پیروان خود را از رفتن به مراکز الوده باز می دارد و به رفتن در محافل دانشمندان ترغیب می کند.و می گوید با هر کس ز، طرح دوستی میفکن که صفات دوست به دوست سرایت می کند .حتی اسلام شرکت در بزمی را که در ان به میخواری نشسته اند ، نهی می کند . درود بر اسلام با این همه واقع بینی و باریک اندیشی.. چون بحث پیرامون تاثیر محیط بر افکار کودکان و نوجوانان است تمایل دارم از بحث اصلی خارج و موارد کوتاهی بیان کنم. با توجه به مشکلاتی که در بحث نظام اموزشی بوجود امد ازجمله گرایش نامحسوس به مدرک گرایی و غفلت از اندوخته دانش ، به طور طبیعی این قشر نورس به سمت پر کردن فضاهای خالی یا اوقات اضافه در مکان های اموزشی خواهند رفت و این بهترین زمان برای نفوذ و استحاله فرهنگی است . اینگونه می شود قدم به قدم به بهانه های مختلف ، موضوعات طراحی شده در سند ٢٠٣٠ را اجرایی کرد بدونه انکه خانواده ها پی به تغییر نگرش فرزندان خود ببرند . در چند مدرسه ای که متاسفانه در تهران اهنگ های مبتذل اجرا شد به گواه اسناد خانواده ها تا مدتی از این مشکلات اطلاع نداشته و بعد از موج رسانه ای دلسوزان ، واکنش های تندی دیده شد. زیرا کمتر کسی دوست دارد فرزندش با افکار انحرافی رشد کند. پس اگر خانواده ها به این بهانه که می توانیم در محیط خانواده فرزندان خود را کنترل کنیم یک خیال واهی است زیرا محیط تاثیر دوچندانی بر روح و روان و افکار انان دارد و بایستی محیط پیرامون فرزندان خود را به طور مضاعف کنترل نماییم تا سلامت فرزندانمان رابیمه شود... *پی ریزیهای اسلام._٤ * گناه، مهمترین عامل تخریب شخصیت. ادمی بجز انچه که زیر بنای موقعیت ، ابرو و منش ظاهری او را می سازد ، باید در صدد به دست اوردن عوامل دیگری براید که بنیانگذار ارزشهای معنویی او گردد. ترک گناه از بزرگترین این عوامل است که سازنده شخصیت حقیقی هر فرد می باشد . امام محمد باقر علیه السلام می فرمایند: شوربختی و حادثه ، نکبت و شکست ، همه به دست انسان و بر اثر گناه الودگی ، پیش می اید ...( کافی ج ٢ ص ٢٦٩) امیر المومنین علی علیه السلام می فرماید: هلک من اضله الهوی ،،( غرالحکم طبع نجف ص ٣٢٩، انکه خواهشهای تن گمراهش سازد ، به هلاکت خواهد افتاد.) بزرگترین و در همان حال دل فریب ترین الگوی منش ، الگوی نهانی شخصیت است که هر کس در وجدان و ذات خود ، بدان باید برسد .و گناه هر چند پنهانی ، این پیکره ی بلند و دلفریب را از درون می شکند و گر چه در بیرون ، مردم انرا سالم به پندارند . و نیز ان گرامی می فرماید: کسی که برای خود شخصیتی قائل نیست و خویشتن را حقیر و پست می کند ، از او امید نیکی مدارید ، چنین کس از ارتکاب پلیدیها باکی ندارد . من هانت علیه نفسه فلا ترج خیره(غررالحکم ص ٢٩٨ اسلام اجازه نمیدهد که مسلمانان به پلشتی گناه الوده گردند و با دونان و ناشایستگان در امیزند. *تقلید ، اقتباس.. فریبایی تمدن غرب ...(١) بیشتر مردم به هنگام برخورد با تمدن غرب ، تحت تاثیر فریبایی ان ، چنین می پندارند که هر کس می خواهد پیشرفته باشد ، باید باور داشت های اخلاقی و مذهبی خود را بدرود گوید و چون نسل جدید غرب ، عیاشی ، لذت جویی و بی بندوباری را پیشه سازد ، تا بتواند پابه پای قافله تمدن ، سیر کند و از بازماندگی بیرون اید و تا به نگرد روزش از روز! اما جوامع غربی از دیدگاه یک دانشمند جامعه شناس ، چون کشتی بی ناخدایی است که همه ى ریسمان های لنگرش را بریده باشند که با هر موجی به این سو و ان سو می لغزد. انچه در غرب می بینیم و یا برای ما شرقی ها به ارمغان می اورند ، تمدنی است بی عاطفه و دور از احساس های پاک و اصیل بشری است. لرد لوتین ، دانشمند انگلیسی و سر دبیر مجله ى روند تیبل ( مربوط به بیش از نیم قرن) در جشن فارغ التحصیلان دانشگاه علیگره هند، چنین می گوید : تمدن جدید ما را تا لب پرتگاه کشانده است ، شما را نیز خواه ناخواه بدانسوی خواهد کشاند.... این مطالبی است که یک دانشمند غربی بیان می کند و چه پیش بینی زیبایی دارد ، فرهنگ غربی سال هاست که سقوط خود را اغاز کرده و به سمت نابودی می رود ، اما با تمام توان سعی در حفظ ظاهر ان دارند انچه برخی از زرق و برق دنیای غرب می بینند همان ظاهر فریبنده است و اثری از اصل و ریشه وجود ندارد . اما مصیبت اینجاست که برخی مدعیان روشنفکری نمی خواهند باور کنند فرهنگ غربی به انتهاء رسیده و بزودی محو خواهد شد. می گوید: ما به داروی خالصی نیازمندیم ، گمان دارم که داروی درد ها پیش شماست ، و اما شما ، بهوش باشید تا داروی خالص خود را بر باد ندهید و دقت کنید که در لذت هاى معجون مسموم کننده ى ما در نیفتید... این سیمای غرب است که می توان گفت سعادت در انجا به بن بست رسیده ، ریشه های این بی سامانی را باید در حذف معنویات از زندگی و توجه نکردن به جنبه های اخلاقی ، روانی و اعتقادى ، جستجو کرد. مکتب ها و فلسفه های رنگارنگ که در جهان غرب از سرزمین اندیشه ها چون قارچ می روید ، و گروهی از جوانان را مدتی سرگرم می دارد ، نشانه های سرگردانی نسل جدید غرب و نشان دهنده ى ناتوانی غرب در پاسخگویی به خواسته های واقعی و بنیادی انسانهاست. انچه از گفتگو با جوانان سرخورده و دلمرده از زندگی ماشینی غرب که به سوی شرق سرازیر شده اند بر می اید این است که تمدن موهوم غرب ، با همه ى مظاهر فریباى خود نتوانسته است به انان ارامشی عنایت کند و حتی انان به شرقی ها توصیه می کنند : تا از نعمت ارامش روانی که برخوردارند ، رایگان دست نکشند. این موضوعاتی که عرض شد نتیجه تحقیقاتی است که شخصا از طریق کتب ، مجلات و اینترنت حاصل شده است . پس نباید همه چیز را از پشت عینک مادی نگریست ، که نه تنها گره ای از مشکلات را نمی گشاید ، بلکه در فرجام انسان را به گونه ى کرم پیله ، در تارهای خود خفه می کند. *تقلید _ اقتباس پی امدهای تقلید کورکورانه... پیروی بی چون و چرا از جوامع متمدن ! باعث عقب ماندگی بیشترین ملت هاست . ملت های عقب مانده و یا به عبارتی رساتر ، عقب نگه داشته شده ، حتی افراد کشورهای در حال رشد ، همیشه دنباله رو هستند و از خود استقلال و ابتکار ندارند.با شیفتگی چشم به در وازه ى غرب دوخته اند تا در مسابقه ى مد لباس ، کفش و کلاه و موی سبیل و....عقب نمانند! چنین افرادی به جای اقتباس از تجربیات سودمند دیگران ، به جنبه های منفی چسبیده و صرف مشروبات الکلی ، بی بندوباری ، ولنگاری لاقیدی و اعمال زیان بخش و ازادی جنسی را نشان پیشرفت و تمدن می دانند. به نظر روانشناسان و جامعه شناسان ، یک بیماری خطرناک و حاکی از عقیده های خودکم بینی افراد و ملتهاست که برای جبران عقب ماندگی خود ، برانند همیشه از ملل پیشرفته تقلید کنند. همه گیری این بیماری اجتماعی در برخی محیط ها ، تا بدان پایه است که به قول یکی از نویسندگان ، در وطن و کشور خود شبیه به قومی از خود بیگانه ایم .در لباس و خانه مان ، در خوراکمان ، در ادب مان ، در مطبوعات ، و خطرناکتر از همه در فرهنگمان ، فرنگی مآب می پروریم و فرنگی مآب فکر می کنیم و راه حل هر مشکلی را فرنگی مآبانه می جوییم . بزرگترین خطری که اینگونه تقلید ها به دنبال دارد ، رکود فکری و اضمحلال شخصیت فردی و اجتماعی است . ملت مقلد همواره متکی به دیگران است و از خود استقلال ندارد و نمی تواند بر پای خویش بایستد ، روح اعتماد به نفس در انان کشته شده و برای همیشه محکوم به نوعی بردگی خواهند بود.. نمونه بارز ان کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله عربستان سعودی است ، با اینکه از نظر اقتصادی وضعیت خوبی دارند و از نظر امکانات و تجهیزات غنی هستند اما همانند یک موجود ذلیل متکی به استکبار هستند تا بلکه در حد یک واکنش از انان حمایت شود. پس تقلید کورکورانه جز ذلت برای جوامع نتیجه دیگری ندارد. ،،، *تقلید _ اقتباس درمان بیماری تقلید.، برای درمان بیماری ، نخست باید روحیه اعتماد به نفس را در افراد ، زنده کرد و انگاه با یک دوباره بینی ژرف و دگرگونی اخلاقی و فرهنگی ، تمام مظاهر بیگانه پرستی را از بین برد ، این دگرگونی ، از لباس و خوراک تا اقتصاد ، فرهنگ ، اخلاق ، همه را شامل می شود . حضرت امام صادق علیه السلام می فرماید: خدا به یکی از پیامبران وحی کرد که به مومنین بگو در لباس خوراک و روش ، دشمنان خدا را سر مشق نسازید اگر چنین کنند همانند انان ، دشمنان خدا محسوب می شوند.(وسائل جلد ٣ ص٢٧٩) پیروی از سنت و روش دشمنان اسلام ، انسان را ناخوداگاه همانند انان می کند. برای مبارزه با تقلید ، باید انقلاب فکری و فرهنگی ایجاد کرد ، نیروی خلاقه ى انسانها را به تکاپو افکند و استعداد های ذاتی انان را پرورش داد. باید گذشته تابناک اسلام را در ذهن ملت زنده و فروزان کرد ، ابزارهای تحقیق و پژوهش علمی جوانان را اماده صنایع و اختراع های ملی را ترویج نمود. مگر ملل اسلامی مشعل افروزان دنیای تاریک دوران توحش غرب نبودند؟ مگر سبب اصلی رنسانس علمی اروپا ، دانش مسلمانان نبود؟ اکنون چرا به خویشتن و استعداد ذاتی خود متکی نباشیم ؟ مگر دیگران چه دارند که ما نداریم؟ جرج سارتن در چندین دهه پیش می گوید : خورشید تمدن و دانش نیز از مشرق درخشید و مردم شرق به تمدن ما یاوری بزرگی کردند. ایا ستارگان تابان اسمان دانش بشری ، چون ابوعلی سینا ، زکریا رازی، فارابی ، خوارزمی ، ابوریحان و.... از مسلمانان نبودند؟ که هر یک در فلسفه ، تاریخ ، جغرافی ، ریاضیات ، طب و... از پایه گذاران علوم بشمار می روند. و اما چرا برخی امروز مقلد شده و به گونه ای دنباله رو و یدک کش غرب در امده اند.و مصرف کننده بی چون و چرای بن جلهای فکری و اجتماعی انان هستند؟؟ بقدری در تقلید از غرب سرعت گرفته اند که نه تنها دین بلکه شرف و غیرت خود را نیز به حراج گذاشتند. وقتی مسئول حکومت اسلامی ، یا هنرپیشه ای که از بیت المال مسلمین تزریق می کند با کمال وقاحت بر سر سفره روپاه پیر استعمارگر ، گوشت خوک بر سیخ می کشد ؟ وقتی فرهنگ غربی مسئول و مشهور هنری را زیر یوغ خود ببرد ، طبیعی است ، یک عده رقاصه در خیابان ، بانوی آمر به معروف را این گونه مورد حمله قرار می دهند.و احدی به رگ غیرتش بر نمی خورد که ناموس مسلمان جلو چشم صدها نامحرم ، بر روی زمین می افتد *مردم خواهی ، انسان دوستی.. امیرمومنان علی ع به فرزندش محمد حنفیه می فرماید: فرزندم به تمام انسان ها نیکی کن ، همانگونه که انتظار داری نسبت به تو نیکی کنند. انچه را برای خود می پسندی برای دیگران بپسند ، و انچه را از دیگران زشت و ناپسند می شماری ، برای انان نیز ناپسند بشمار... تمدن جهان کنونی ، چون مجسمه ای دو رو است ، که بر یک روی ان بتی دلربا ، زیبا و فریبنده و بر روی دیگرش ، هیولایی وحشتناک ، جلوه گری می کند. در صد سال اخیر ، پیشرفت صنعت و دانش ، چون جادو کارهایی به ظاهر نشدنی را انجام داد و اندیشه انسانها را به شگفتی برانگیخت ، و هم اسایش جسمانی فراوانی برای بشریت به ارمغان اورد. اما فضیلت های انسانی را به دست فراموشی سپرد ، بلکه لابه لای چرخهای خود خرد و نابود کرد. پس در دنیای کنونی ، اگر دیگر از خستگی و رنجهای جسمی دوران های دور ، خبری نیست ، متقابلا از فضیلت ،شرافت ، عواطف اصیل از قبیل مهر و محبت ، فداکاری ، راستی ، درستی ، امانت ، وفاداری ، از خودگذشتگی ، و فروتنی ....نیز خبری نمی یابیم . برخی جریان های داخلی کشور عزیزمان ، نیز با الگو قراردادن تمدن های پوچ ، مصداق این مطالب هستند .در واقع اعمال و رفتارشان نشان می دهد بسیاری از فضیلت های ذکر شده را تنها به یک ادعا باختند. از این رو تمدن کنونی نه تنها نتوانست بشر را از اقیانوس پهناور زندگی به ساحل خوشبختی و سعادت رهنمون شود بلکه توفانی هم برای وی پدید اورد. دنیای امروز راحتی جسمی را با خوشبختی واقعی اشتباه کرده و نیمی از خواسته های اصیل بشری را نادیده گرفته است و حال انکه نیکبختی انگاه به دست می اید که به تمام خواسته های بشر به طور صحیح پاسخ داده شود...... *مردم خواهی ، انسان دوستی _٢ ....از قربانیهای تمدن کنونی ، عاطفه ى مردم خواهی ، و مهرورزیدن به دیگران است که شور زندگی انسانها از ان سرچشمه می گیرد ، اما دریغا که در دنیای کنونی مهر ارزش راستین خود را از دست داده است . زندگی ماشینی امروز که اخرین وسیله های لذت جویی و کامیابی جسمی را به ادمی عرضه می دارد _این فرصت را از انسانها می گیرد که به فکر دیگران باشند .چه رسد به انکه با دیگران رابط عاطفی برقرار سازند ، و به انان مهر بورزند. یکی از روانشناسان معروف غربی ،نیم قرن گذشته می گوید: انسان امروز با خود و همنوعانش و با طبیعت بیگانه شده است . او به کالا تبدیل شده و نیروی خود را نوعی سرمایه گذاری می داند که باید تحت شرایط بازار عرضه ، حداکثر سود را برایش تحصیل کند. روابط انسانها همانند روابط ادمهای مصنوعی ، از خود بیگانه است. اگر می بینیم جامعه کنونی با بی سامانیهای فراوانی دست و پنجه نرم می کند ، و نمی تواند راهی به سوی سعادت ، بیابد یک علتش ان است که انسان امروزی با دیگران بیگانه شده و تنها به خویش و برای خویشتن فکر می کند . از این روست که باید عاطفه ى محبت در انسان پرورش پیدا کرده ، نیرومند گردد ، و اگر این غریزه در ادمی سرخورده شود ، و این احتیاج اصیل انسانی براورده نگردد شور بختی های فراوانی برای بشر به بار خواهد اورد که هرگز جبران پذیر نخواهد بود . نخستین اثر انکه ادمی رااز خود و دیگران بیگانه ساخته و اورا انسانی تنها می سازد . در سایه شوم از خود بیگانگی است که تمام بی سامانی های روانی ، اجتماعی ، لاقیدی ، ناتوانی ، انزواطلبی ، بدبینی و از دست دادن ارزش ها و اعتقادها پدید می اید. و نتیجه ان تربیت انسانهایی ، سنگ دل است که سعی دارد با هر ترفندی جامعه را غارت کند ، ناله گرسنگان ، فریاد بیماران ، فروپاشی خانواده ها ، بیکاری و به تبع ان افسردگی جوانان ، برای ایشان اهمیتی ندارد ،بی انکه به هدف افرینش بیاندیشد که وظیفه انسان در این دنیا چیست ، صرفا مادیات دنیایی را می نگرد و هزاران هزار انسان را قربانی هوا و هوس خود می کند این مختص تمدن غرب نیست زیرا ، در طول سالیان چنین تفکر ظلمانه ای را در سراسر دنیا رواج دادند که حتی در کشور های اسلامی از جمله ایران ، شاهد اقدامات شیطانی انان هستیم . با این حال ، اگر جامعه ای بخواهد نیکبختی را بیابد ، راه ان پرورش نیروی محبت و دگر دوستی درانسانهاست اگر این نیرو در ادمی تقویت شد ، نه تنها به دیگران مهر خواهد ورزید بلکه خواسته های غریزی وی هم ارضاء شده خود نیز از محبت دیگران بهره مند خواهد شد...... *اسلام و مهرورزیدن.. اسلام که یک آیین جاودانی ، و بر اساس فطرت و ارضای صحیح تمام خواسته های انسانی پایه گذاری شده است ، به مساله ى محبت و همدوستی توجه فراوانی دارد و دگردوستی در این آیین ، مقدس شمرده می شود. اسلام همه ى انسانها را از یک ریشه می داند و امتیازهای غلط نژاد پرستی و قبیله ای و مادی را به رسمیت نمی شناسد و از انجا که همه ادمیان آفریده ى خدا و در اصل از یک پدر و مادرند همگان شایسته ى احترام و دوستی و محبت و راهنمایی هستند.از این رو ،پیامبر بزرگ ما (ص) ، منشور ازادی اسلام را ویژه ى گروه خاصی ندانسته ، بلکه ان را برای همه ى انسانها اورده است. پیامبر اسلام که درود خدا بر او و اهل بیتش باد فرمود: تحبب الی الناس یحبوک ، انسانها را دوست بدار ، همگان تو را دوست خواهند داشت.(وسایل جلد ٨ص ،٤٣٣) می بینیم که اسلام نه تنها به انسانها احترام می گذارد بلکه بشر دوستی را به جایی رسانده است که به پیروان خود دستور می دهد ، همچنان که به نیکبختی و پیروزی خویش علاقه مند هستید ، برای دیگر انسانها هم همانگونه باشید. یک مسلمان واقعی همواره ، خدمتگذار جامعه می باشد و انقدر که توان او اجازه می دهد به انسانها کمک فکری ، اعتقادى اخلاقی و اقتصادی می کند. همین احساس ها و محبت های اصیل است که با ارشاد و راهنمایی و نیز امر به معروف و نهی از منکر را به عنوان وظیفه ای سنگین بر دوش مسلمانان می گذارد ، و اینجاست که مسلمان نمی تواند در برابر رفتار دیگران بی تفاوت باشد. از پیامبر گرامی اسلام (ص) پرسیدند : چه کسی در پیشگاه خدا از همگان محبوب تر است ؟ فرمود: انکه سودش به مردم بیشتر می رسد .(کافی جلد ٢ ص، ١٦٤) و می پرسیم کدام سود از کوشیدن در راه زنده ساختن ارزش های انسانی و اخلاقی جامعه ى بشریت بالاتر است ؟ نیز ان گرامی فرمود : انکه ندای کسی را می شنود که می گوید مسلمانان به من کمک کنید ، و به فریاد او پاسخ نمی دهد . مسلمان واقعی نیست.(همان منبع) نمی توان تمام برنامه های عالی و انسانی اسلام را در زمینه بشردوستی در اینجا بیان داشت ولی از همین چند نمونه کوتاه می توانیم روش اموزشی اسلام را در این باره بشناسیم و آیین اسلام را آیین محبت اعلام نماییم. برخی کسانی که در موضوعات گوناگون ، اظهار نظر می کنند ، به این دلیل است که یا اعتقاد عمیقی به دین مبین اسلام ندارند یا جاهل در اصول و قوانین اسلامی هستند به طور مثال ، مشاهده می شود بعضی خواص ، از کمک به مظلومان جهان حتی کشور های مسلمان خرده می گیرند ، یا در مواردی با استدلال های غلط و غیر منطقی وظایف انسانی و اسلامی را به چالش می کشند .این قبیل افراد حقیقتا قابل ترحم هستند . پیشنهاد می شود برای نتیجه گیری بهتر قسمت بعدی را مطالعه فرمایید. با سپاس فراوان از همراهی شما...
  • ۹۸/۰۳/۳۱
  • جلیل آقا محمدی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی