جریانهای فکری منافقین_قسمت چهارم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
سلام علیکم و همچنین بنده نیز روز مباهله را خدمت شما و سایر همسنگران گرامی در گروه شهید گرانقدر ابراهیم هادی تبریک عرض می کنم .
امیدوارم خداوند توفیق عنایت کند در این برهه حساس که به نوعی تحت تاثیر و حمله فتنه های اخر و الزمانی قرار می گیریم در مبارزه و مقابله و حمایت از ولی امر مسلمین ثابت قدم باشیم
یکی از راهکارهای مقابله و نفوذ به دشمن ،شناخت است.اگر از دشمن شناخت کافی نداشته باشیم مبارزه پیچیده می شود
و اگر دشمن با چهره ای موجه و با لباس دوست در کنار ما قرار گیرد امر مبارزه را هنوز پیچیده تر می کند
و این چهره دوگانه هم در بحث تخریب میدانی تاثیر مخربی دارد هم در بحث اعتقادی و فکری جامعه بخصوص اقشار خاکستری
چون مشخصا این قشر با توجه به این گونه چهره ها و اشخاص نظام اسلامی و هر حاکمیتی را قضاوت می کنند
این گونه است که تخلف یک شخص در لباس روحانی و یا چهره انقلابی تا بدین اندازه جامعه را متاثر می کند.
پس نتیجه این می شود نفاق خطرناکتر از کفر است.
در جلسه گذشته رسیدیم به این مرحله که سازمان منافقین از زنان با هر روشی استفاده ابزاری می کردند
در مقطعی زنان را به عنوان فرمانده و ارشد در رده های نظامی قرار می دادند تا وا نمود کنند به این قشر بیشتر اهمیت می دهند پس مردان باید از دستورات زنان پیروی کنند.
این موضوع در بیشتر عملیات های جنایتکارانه این فرقه کاملا مشهود بود .به طور مثال در ترور شخصیت ها معمولا سرتیم یا سر گروه از زنان انتخاب می شدند.
اما همه این برنامه ها فقط و فقط برای سو استفاده از زنان بود نه اهمیت به این قشر ..
در این سو استفاده ها می توان از
طلاقهای اجباری و بجا ماندن بچههای بیسرپرست نام برد.
و اما...
در مقر اعضای سازمان منافقین در فرانسه اتفاق عجیب دیگری افتاد. یکشب دفتردار مسعود رجوی یعنی #مریم قجر عضدانلو به دستور رجوی از همسرش مهدی ابریشمچی جدا میشود و منهای رعایت مسائل #شرعی به همسری مسعود رجوی درآید! بعد از استفاده از زنان بهعنوان پوشش خانههای تیمی در دوران فعالیت مخفیانه سازمان، این کار دومین سنگ بنا و سرآغاز تغییر ایدئولوژیک مجاهدین خلق بود.
کسانی که به مسائل شرعی پایبند نبودند می خواستند حکومت اسلامی را رهبری کنند !!!
آن زمان عموماً اعضای سازمان نفهمیدند که چه اتفاقی در حال وقوع است اما کمی که جلوتر رفتند مسائل عجیب دیگری اتفاق افتاد. بعد از عملیات مرصاد، شکست منافقین و کشته شدن چهار الی پنج هزار نفر از اعضای سازمان، وقتی دو سه هزار نفر باقیمانده بهصورت مجروح و خسته به مقر اشرف برگشتند، به دستور مسعود رجوی همگی در یک گردهمایی بسیار بزرگ جمع شدند.
حتی اعضایی که در بیمارستان و روی ویلچر و برانکارد بودند هم مجبور شدند خودشان را به این گردهمایی برسانند. خلاصه حرفهای مسعود رجوی در این مراسم این بود که شمایی که در جنگ شکست خوردید، شکست شما ربطی به نقشهها و تجهیزات ما، یا قدرت طرف مقابل نداشت.
شما شکست خوردید چون فکرتان درگیر زن و بچه و خانواده بود و از اینکه بجنگید ترسیدید. پس باید همهٔ زن و شوهرها از هم طلاق بگیرند و خالص در خدمت رهبر سازمان باشند، یا سازمان را ترک کنند. در این مراسم مسعود رجوی، مریم را برای اعضای سازمان مثال میزند و میگوید او برای اهداف سازمان یکشبه از شوهرش جدا شد و در خدمت رهبر سازمان قرار گرفت. یعنی حتی این اتفاق را هم به نفع اهداف خودشان جلوه میدادند.
تقریباً ۶۰ الی ۷۰ درصد اعضا که بازوی نظامی سازمان بودند مجبور به طلاق اجباری شدند و مابقی که نتوانستند به اروپا رفته و سمپات سازمان شدند. نکته تأسفبرانگیزتر این ماجرا این است که سازمان، بچههای خانوادههایی که از هم جدا شدند را با وعده تحصیل در بهترین مدارس اروپایی از آنها جدا کرد اما آنها را به خانوادههای اروپایی بهخصوص در فرانسه فروخت و هیچوقت از سرنوشت این بچهها هیچ خبری به دست نیامد.
بعد از این حرکت غیر انسانی
فرماندهان زن را مجبور کردند از حالت زنانگی که فرزند اوری یکی از وظایف این قشر است با عمل جراحی خارج کنند..!
و ایدئولوژی جدید سازمان، زنانگی و مادرانگی را از زنان گرفت. آنها را تبدیل به مردانی کرد که صبح تا شب فقط باید کار میکردند و دیگر احساساتی در آنها وجود نداشت. مردها هم دیگر همسر و خانوادهای نداشتند و تبدیل به رباتهایی شده بودهاند که شبانهروز مشغول کار بودند. بعدازاین بود که چند ده نفر از مردان و زنان سازمان دست به خودکشی زدند.
این موضوع و این ظلم به زن تقریباً در هیچ گروه و فرقهای اتفاق نیفتاده است. آنقدری که جنس مؤنث در سازمان مجاهدین خلق مورد ظلم واقعشده ست شاید در هیچ جای دیگر این اتفاق نیفتاده باشد.
حدود پنجاه سال زندگی زنان عضو سازمان مجاهدین خلق در زندگی سازمانی خلاصه شد. آنها حالا پیرزنهای هفتاد و هشتاد سالهای هستند که هیچ خانواده و بچهای ندارند. خود مریم رجوی جز نفرات اولی است که از او در سازمان سوءاستفاده شد. به گفته خودش در بعضی مصاحبههایی که انجام داده او عروسک خیمهشببازی مسعود رجوی بود. درواقع سازمان مجاهدین یک عملیات تروریستی را علیه زنانی که سرباز خودش بودند انجام داد و زنان سازمان مجاهدین قربانیان تروریسم این سازمان هستند.
این بخش از بحث را با اجازه همسنگران گرامی می بندیم و جلسه اینده را به جنایات منافقین اختصاص می دهیم .
و سپس به امید خدا چگونگی شکل گیری جریان یا حزب اصلاحات را با اجازه شما و مدیران محترم اغاز می کنیم .ان شاالله به شرط حیات .
شادی روح شهدای اسلام بخصوص شهدای ترور و شادی روح پرفتوح امام راحل رحمت الله علیه صلواتی هدیه می کنیم بر محمد و ال محمد
- ۹۹/۰۵/۲۵