گریه منافقانه یا اشک تمساح /جلیل آقامحمدی همدانی
به نام خدا... گریه مجازی... ریزش اشک از دیدگان انسان، همراه با غم و زاری و گاه با سخن و زمزمه، گریه نامیده میشود» سرچشمة گریه «عاطفه و احساس» است که در پی شوق و عشق، شکست و تنگدلی، محرومیت و یأس، پیروزی و شادکامی و یا حزن و اندوه از آسمان دیدگان ریزان میشود. در این میان گریه ای خود ساخته نیز وجود دارد که به آن گریه منافقانه گویند. که در مثل به اشک تمساح معروف است. خداوند در قرآن کریم می فرماید : «فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ وَأَجْمَعُوا أَنْ یَجْعَلُوهُ فِی غَیَابَتِ الْجُبِّ ۚ وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هَٰذَا وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ وَجَاءُوا أَبَاهُمْ عِشَاءً یَبْکُونَ» (یوسف/۱۶و۱۷) چون او(یوسف) را به صحرا بردند و بر این عزم متّفق شدند که او را به قعر چاه درافکنند (چنین کردند) و ما به او وحی نمودیم که البته تو روزی برادران را به کار بدشان آگاه میسازی و آنها تو را نشناخته و درک مقام تو نمیکنند و برادران شبانگاه با چشم گریان نزد پدر بازگشتند. آنچه مسلم است این است که هر کدام از انواع گریه در روح و جان آدمی تأثیر خاص خودش را دارد. اما گریه منافقانه هر لحظه بر عذاب وجدان می افزاید و هرگز اجازه نمی دهد دریای پر تلاطم وجودش آرام گیرد. به راستی چگونه وجدان آرام می گیرد وقتی مسبب شرمندگی پدران خانواده در مقابل عزیزانشان بوده باشی ! چگونه وجدان آرامش می یابد که به خاطر به دست آوردن قدرت دنیایی عزت مردمان سرزمینت را به بیگانگان بفروشی! چگونه روح آرام می گیرد از تبعیض و ناعدالتی، چنان که خود در کاخ های فرعونی همراه با تصرف امکانات بیت المال، شاهانه زندگی کنی در حالی که هزاران هزار جوان به دلیل نبود شغل و عدم امکانات اولیه ، قادر به تشکیل خانواده نیستند. در چنین شرایطی است که گناه قالب بر وجدان شده و دل را می میراند . انسان بی وجدان و بی عاطفه برای مطامع دنیا خود را تسلیم گریه منافقانه می کند یا در اصطلاح اشک تمساح می ریزد. تا خواسته های نفسانی خویش را به چنگ آورد. باید به هوش باشیم. مبادا گریه برخی خواص که سالها در راس امور بوده اند و نیم نگاهی به مردم جامعه نکردند امروز ما را بفریبد که اشک نفاق است و منافق مرامش فریب است و نیرنگ. امروز بایستی انتخابمان عقلانی و بر اساس منطق باشد نه احساس . به یاد داشته باشیم با هر انتخاب غلط خود را شریک گناه مسئولین بی کفایت کرده و در آتش دوزخ خود را سهیم می کنیم . دلیل اینکه برخی به خود اجازه می دهند با کفش میلیونی وارد حریم خانواده ای آسیب دیده بشوند یا با کشاورز روستایی گستاخانه سخن بگویند. یا مردم را به جهنم حواله دهند همین مرگ وجدان است. جلیل آقامحمدی همدانی
- ۰۰/۰۲/۳۰